وب دونی

ساخت وبلاگ
روزها و هفته‌هایی هست که ملت، دسته‌جمعی حالش خوب نیست، حال کسی رو‌به‌راه نیست و چیز زیادی کمک نمی‌کند و آدم دلش می‌خواهد در و پنجرهٔ وجودش را به روی جهان ببندد و نمی‌تواند…. پنجره‌ی مهتابی را بسته‌امچرا که نمی‌خواهم زاری‌ها را بشنوم.با این همه، از پس دیوارهای خاکسترهیچ به جز زاری نمی‌توان شنید.فرشته‌گانی که آواز بخوانند انگشت شمارندسگانی که بلایند انگشت شمارندهزار ساز در کف من می‌گنجد.اما زاری سگی سترگ استاما زاری فرشته‌یی سترگ استزاری سازی سترگ است.زاری باد را به سر نیزه زخم می‌زندو به جز زاری هیچ نمی‌توان شنید عکس از فیلم استاکرفدریکو گارسیا لورکا ترجمه احمد شاملو وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 217 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:35

انسان وقتی بخواهد در دردی که نمی‌تواند ببیند، شرکت کند، در چه ناتوانی عمیقی غرق می‌شود. هیچ‌کس رنج را مستقیم انتخاب نمی‌کند. شادی همیشه در معرض تهدید است و درد و رنج هرگز نمی‌میرد و می‌تواند به موقع بیدار شود. انسان که قادر نیست مدت درازی رنج بکشد یا حتی خوشبخت بماند. در همین زوال و نیستی است که احتمالا به نقطه عطفی در زندگی می‌رسیم. نه برای آنچه به دست آورده‌ایم، بلکه برای همه آن چیزهایی که از دست داده‌ایم. با تجربه رنج زوال… می‌توان صبوری را با مردگان تمرین کرد. «هیچ‌کس نمی‌داند چه توانایی‌هایی برای تقلا و تحمل رنج در خود دارد، تا آنکه اتفاقی می‌افتد».* «پدر و مادرها دو بار فرزندان خود را به دنیا می‌آورند. یک‌بار هنگام حیات‌شان، یک‌بار هنگام مرگ‌شان. با مرگ آنها به صورت انسان‌هایی متولد می‌شویم، رنج‌کشیده‌تر، افتاده‌تر و قدرشناس‌تر.» ** آواز سولماز نراقی در سوگ پدرش صبح جمعه با گوشه ۲۴۵ را در ساندکلاود گوشه بشنید:[embedded content] من درد تُرا ز دست آسان ندهمدل بر نکنم ز دوست تا جان ندهماز دوست به یادگار دردی دارمکان درد به صد هزار درمان ندهممولوی* آرتور شوپنهاور، جهان و تأملات فیلسوف، ترجمه: رضا ولی‌یاری** سولماز نراقی، نوازنده و خوانندهتصویرسازی: پدر و دختر؛ سوشhttps://www.instagram.com/vskafandre وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 250 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:35

عشق منرد زمان را گم کرده‌امچه ماهی است؟پاییز است؟یا بهار؟ * صبح جمعه با گوشه شماره ۲۴۶ را در ساندکلاود گوشه بشنوید: از کتاب عاشقانه‌های ژاپنی، ترجمه: عباس مخبر*نقاشی: شیباتا زشین، نقاش ژاپنی وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 235 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:35

راه‌ها هنوز سر جایشان هستند؛ خالی. تو دیگر در این راه‌ها نیستی. من هنوز زنده‌ام. در حاشیه‌ام. هنوز هم آدم‌ها را تماشا می‌کنم و دنبال شباهت‌هایی می‌گردم با تو.در این زندگی هیچ‌چیز بسته به ما نیست. برای از دست دادن چیزی اول باید صاحب آن بود. ما هیچ‌وقت در زندگی صاحب چیزی نیستیم و هیچ‌وقت هم چیزی را از دست نمی‌دهیم.*فقط یک نوع پاییدن است و آن پاییدن ابدی است. راه میانه‌ای وجود ندارد. ما به جهانی تعلق داریم که نمی‌پاید. و هر آنچه نمی‌پاید، از آن ِ ماست.** صبح جمعه با گوشه شماره ۲۴۷ را در ساندکلاود گوشه بشنوید: تیتر: سعدیعکس: بن نانری* کریستین بوبن؛ فراتر از بودن و موتسارت و باران** آلبر کامو؛ یادداشت‌ها وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 201 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:35

زمین از خاموشی بیرون دویده است. همه‌ ما از روز نخست می‌دانستیم مه در تمام این سال‌ها از فرهنگ لغت تراویده است. ولی باز شک می‌کردیم، پرده‌ها را کنار می‌زدیم حرمت درختان را نمی‌دیدیم و در میان باران می‌دویدیم. جرات دیگری هم داشتیم دو نفر را در دو شهر یا در دو پایتخت دوست داشتیم. اولی را در اتاق نمی‌بوسیدیم که اتاق سرد است و دومی را دشنام می‌دادیم که هوای بیرون از اتاق گرم است. صبح هم که از خواب بیرون می‌آمدیم و کسی عید را تبریک می گفت چهره‌اش را زود فراموش می‌کردیم و ما اگر فردا به او سلام می‌گفتیم بما جواب نمی‌گفت. تیره‌بختانی هم از همسایگان ما بودند ما را شب‌ها بشام دعوت می‌کردند ما هم دعوت آنها را می‌پذیرفتیم. ولی شام که سر می‌شد ما حرفی برای گفتن نداشتیم بی خداحافظی خانه‌ آنها را ترک می‌گفتیم.یک‌روز صبح هوا بارانی بود ـ می‌خواستیم با همسایه از خانه به کوچه برویم، کبوتری کنار دیوار نشست. ما همه‌ همسایه‌ها را به سکوت آوردیم، از کودکان خواستیم آرام از خانه بیرون بروند تا کبوتر از صدای پای کسی پرواز نکند و در خانه‌ ما باشد یکی از همسایگان پیرزن کوری بود، گفت: کبوتر پر ندارد.ما همه به خانه بازگشتیم، لباس را کندیم، پرده‌ها را دوباره کشیدیم و غذای مانده‌ شب را خوردیم. صبح جمعه با گوشه این هفته، جمعه احمدرضا احمدی است، شاعری که دوستش دارم.در ساندکلاود گوشه بشنوید: تیتر از مصاحبه ایمان وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 157 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:35